۱۲
۱۲
گاهی یک حرف اضافه نگرانت میکند... امروز یکهو ناگهانی حرفی زدم که قلب خودم را به درد آورد...
حالا خدا چگونه میخواهد از سر تقصیر هدی بگذرد نمیدانم...
عزیز دلم، پسر نازنین، دست و پاهای تو زیباتر از هر بچهای روی زمین است... ببخش که دیدنت مرا آشفته کرد... سلامتی آرزوی من است... آرزوی تمام مادران دنیاست...
مرا ببخش مهربانی عزیز، مهربان ترین مادر دنیا، کاش زبانم یک لحظه توی دهانم نمیچرخید برای آن حرف... برای شفای دردانهات نذر میکنم... خدا را صدا میزنم... از من بگذر...
پینوشت: توی دلم آشوب است دل مادری را خون کرده باشم... به خدا قسم قصدم آزردن نبود... دلم کباب شد یک لحظه...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |